Web Analytics Made Easy - Statcounter

«بایدن، بلینکن و نتانیاهو باید به یاد داشته باشند که بمباران کامبوج توسط آمریکا نتیجه‌ای به‌جز مرگ‌ومیر و مخروبه‌هایی که هنوز هم آثار مشهودی از آن‌ها به جای مانده، در پی نداشت. از دل این بمباران‌ها بدنامی و بدبختی شاید، اما پیروزی نظامی حاصل نمی‌شود.»

به گزارش ایران اکونومیست، وبگاه شبکه الجزیره در گزارشی درباره ناتوانی رژیم صهیونیستی در از بین بردن حماس و بی‌حاصل بودن بمباران غیرنظامیان در غزه نوشته است: «می‌خواهم نفوذ کنند، به معنای واقعی کلمه.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

می‌خواهم هر چیزی که از زمین بلند می‌شود را به آنجا فرستاده و نابودشان کنید. از نظر بودجه و مسافت هم هیچ محدودیتی نیست. روشن است؟» این فرمان ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهوری سابق آمریکا در ۹ دسامبر ۱۹۷۰ به هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی وقت آمریکا بود.

چند دقیقه بعد، کیسینجر این فرامین را به معاون خود، یعنی ژنرال «الکساندر هیگ» منتقل کرد و گفت: «او (نیکسون) دستور یک حمله هوایی عظیم به کامبوج را صادر کرده است. حوصله شنیدن هیچ حرفی را هم ندارد. این یک دستور است و باید انجام شود. با هر چیزی که به پرواز در می‌آید به هر جنبنده‌ای روی زمین حمله کنید. فهمیدید؟»

بیش از ۵۰ سال پیش، نیروی هوایی آمریکا حملات هوایی گسترده‌ای به کامبوج انجام داد که هدف آن‌ها بیرون کردن ارتش خلق ویتنام از این منطقه بود. این بمباران از نوع «اشباع» یا «فرشی» بود و هدف عملیاتی آن از بین بردن شبکه‌های گسترده ارتباطی و تونل‌ها بود که ویتنام شمالی را از طریق کامبوج و لائوس، به جنوب متصل می‌کرد.

بمباران کامبوج از ۱۹۶۵ در دولت «لیندون بی. جانسون» آغاز شده بود و نیکسون تنها آن را تشدید کرد. بین سال‌های ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۳، حدود ۲.۷ میلیون تُن بمب بر فراز کامبوج رها شد. برای درک بهتر، باید توجه داشت که متفقین در تمام مدت جنگ جهانی دوم مجموعاً حدود دو میلیون تُن بمب استفاده کردند.

بمباران کامبوج توسط آمریکا

شاید تا امروز هیچ کشوری به‌شدت کامبوج هدف بمباران قرار نگرفته باشد؛ اما با در نظر گرفتن مساحت و قدرت انفجار، احتمالاً غزه گوی سبقت را در این حوزه دردآور از کامبوج ربوده است.

در روز بیست‌وپنجم جنگ غزه، یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد که غزه با بیش از ۱۰ هزار بمب و موشک هدف قرار گرفته است. به گزارش «ناظر حقوق بشر اروپا-مدیترانه»، مواد منفجره استفاده شده در حمله به غزه احتمالاً دو برابر بمب اتمی که آمریکا روی هیروشیما انداخت، قدرت انفجاری داشته‌اند.

در پنجم نوامبر، وزیر میراث رژیم صهیونیستی حمله اتمی به غزه را یکی از گزینه‌های روی میز دانست. گرچه او در پی این اظهارات از کابینه نتانیاهو تعلیق شد، اما به نخستین مقام اسرائیلی تبدیل شد که علناً درباره زرادخانه‌های هسته‌ای اسرائیل حرفی به میان آورده است.

نخستین تفاوت بمباران کامبوج با حملات اسرائیل به غزه در این است که حمله به کامبوج بدون اطلاع کنگره و مردم آمریکا انجام شد، اما حمله اسرائیل به غزه علناً توسط مقامات کابینه نتانیاهو اعلام شده و با تشویق و حمایت مالی و نظامی آمریکا و غرب همراه است.

تفاوت دیگر این دو بمباران در این است که غیرنظامیان کامبوج امکان ترک خانه و فرار به مناطق امن را داشتند، اما مردم غزه که عمدتاً پناهجو هستند، جایی برای پناه گرفتن ندارند.

در این میان، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا به شکلی تعجب‌برانگیز مدعی شده که آمار تلفات اعلام‌شده توسط وزارت بهداشت غزه را قبول ندارد و با این کار، به اظهارات مقامات اسرائیل در این باره صحه گذاشته است. این در حالی است که کارکنان تحت امر بایدن در آمریکا نه تنها به این داده‌ها باور دارند، بلکه می‌گویند آمار کشته‌شدگان واقعی در غزه از این هم بیشتر است!

آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا هم این ادعای اسرائیل را که حماس در مدارس سازمان ملل، بیمارستان‌ها، مساجد و کلیساها پنهان شده را تکرار کرده و در نتیجه، این مناطق را اهدافی مشروع برای حملات اسرائیل شناخته است.

با این وجود، حقوق بین‌المللی بشردوستانه صراحتاً بیان می‌کند که حتی اگر ادعای اسرائیل درباره اختفای نیروهای حماس در مراکز غیرنظامی صحت داشته باشد، باز هم حمله به این مناطق قانونی نخواهد بود، زیرا «حمله‌ای که جان غیرنظامیان را در خطر انداخته و به اهداف غیرنظامی آسیب برساند» قانونی نیست.

با وجود بیش از ۱۱ هزار تلفات غیرنظامی فلسطین از جمله ۴۵۰۰ کودک و نوزاد، اسرائیل نمی‌تواند توجیهی برای حملات خود ارائه دهد. از این بدتر آنکه کابینه نتانیاهو و مقامات نظامی اسرائیلی مکرراً با تاکید بر این که «هیچ‌کس در غزه بی‌گناه نیست» انگیزه‌های خود برای نسل‌کشی را آشکار کرده‌اند. اسرائیل در شورای امنیت سازمان ملل تا آنجا پیش رفته که رانندگان آمبولانس و کادر پزشکی را هم عضو حماس دانسته تا کشتار بیش از ۱۰۰ تن از آنان به دست نظامیان خود و حمله عامدانه به بیمارستان‌ها را توجیه کند.

آثار حملات آمریکا به کامبوج

با این وجود، بخش اعظم کشورها در جامعه جهانی در برابر این جنایات سکوتی شرم‌آور پیشه کرده‌اند. آن‌ها چطور می‌توانند در چنین وضعیتی، همچنان به روابط اقتصادی و دیپلماتیک خود با اسرائیل ادامه دهند؟ وقتی تل‌آویو می‌بیند که برای سرکوب و کشتار مردم فلسطین نیاز به پرداخت هیچ بهایی ندارد، معلوم است که دست از اشغالگری و تجاوز برنمی‌دارد!

درخواست برقراری آتش‌بس بشردوستانه که دبیرکل سازمان ملل آن را مطرح کرده، یا برقراری آتش‌بس دائمی که او حتی جرات بر زبان آوردنش را هم نداشته، ضروری است؛ اما به هیچ وجه کافی نیست. حال با گذشت بیش از یک ماه از آغاز حملات اسرائیل به غزه با هدف «از بین بردن حماس»، هیچ سندی مبنی بر این که نیروهای اشغالگر به هدف خود نزدیک هستند، وجود ندارد.

از سوی دیگر، حماس تنها در غزه حاضر نیست. نیروهای حماس در کرانه باختری و دیگر مناطق سرزمین‌های اشغالی هم حضور دارند. فرض کنیم که اسرائیل توانست حماس را با موفقیت در غزه از بین ببرد؛ بعد چه؟

حتی خود نتانیاهو هم به درستی پاسخ این سوال را نمی‌داند؛ اینطور نیست؟! شاید هم نمی‌خواهد آن را به زبان بیاورد. به گفته نتانیاهو، یک «جنگ طولانی و دشوار» پیش روی تل‌آویو است. این یعنی تداوم نسل‌کشی فلسطینیان تا زمانی که حامیان غربی یا ناظران عربی اسرائیل در لحن و عمل خود تغییری نشان دهند.

بمباران کامبوج توسط آمریکا

تا امروز، تنها بولیوی است که در اعتراض به جنایات اسرائیل علیه فلسطینیان، روابط خود را با اسرائیل قطع کرده است. اگر مصر، اردن، امارات و مراکش نیز به خواست مردم خود گوش نداده و روابط خود را با اسرائیل قطع نکنند، اگر کشورهایی مانند ترکیه، آفریقای جنوبی و برزیل دیپلماسی خود را با اظهارنظر مستقل پیش نبرده و به حامیان غربی خود فشار نیاورند، تا وقتی که عربستان، امارات، قطر، جمهوری آذربایجان و دیگر صادرکنندگان بزرگ نفت و گاز از اهرم اقتصادی خود علیه حامیان کور اسرائیل استفاده نکنند، اسرائیل به نابود کردن غزه و مردمش ادامه می‌دهد. در آن روز، دیگر کسی نمی‌تواند بگوید که «نمی‌دانستیم»!

بایدن، بلینکن و نتانیاهو باید به یاد داشته باشند که «بمباران فرشی» کامبوج چه نتیجه‌ای به دنبال داشت. فرمان به «هرچیزی که به پرواز در می‌آید» برای حمله به «هر جنبنده‌ای روی زمین» به جز مرگ‌ومیر و مخروبه‌هایی که هنوز هم آثار مشهودی از آن‌ها به جای مانده، حاصلی در پی نداشت و از دل این بمباران‌ها «بدنامی و بدبختی» شاید، اما پیروزی نظامی حاصل نشد.

 

منبع: خبرگزاری ایسنا

منبع: ایران اکونومیست

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۸۱۴۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ناگفته هایی از عملیات حماس و عملیات وعده صادق: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد

 

فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) گفت: دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، به‌وضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیب‌پذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمی‌گردد.

مشروح گفتگوی روزنامه ایران با سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا(ص) درباره ابعاد مختلف عملیات وعده صادق را در ادامه می خوانید؛

عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی می‌کنید و فکر می‌کنید مهم‌ترین دستاورد این عملیات چه بود؟

مهم‌ترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایه‌های ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا می‌کرد من بی‌حریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلی‌ای که در این سال‌های اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.

شهید حاج قاسم سلیمانی می‌گفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسی‌ها و کشورهای غربی آن را کاشته‌اند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.

یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو می‌پاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانه‌های غربی به او کمک می‌کنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانه‌ای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده می‌شود.

جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟

این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کرده‌اند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما می‌خواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفته‌اند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولت‌ها و ملت‌های مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.

چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها می‌گویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزب‌الله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام می‌شود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.

اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسه‌ای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است.

یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو.

یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار می‌گیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.

عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شده‌ای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه می‌توانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیات‌هایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام می‌کنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود می‌شود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونه‌ای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حمله‌ای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش می‌سازد دروغین است.

وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفه‌های جغرافیایی و جمعیتی چگونه می‌بینید؟ فکر می‌کنید بحران‌های مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبه‌رو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟

ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانه‌های غربی به تصویر می‌کشند. بعضی وقت‌ها اسرائیل می‌آید در ایران کاری انجام می‌دهد و مثلاً دانشمند هسته‌ای ما را ترور می‌کند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام می‌دهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگ‌تر از چیزی که بوده نشان می‌دهد؛ کل امپراطوری رسانه‌ای غرب هم از او پشتیبانی می‌کند؛ چون اسرائیل با کمک‌های مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار می‌دهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفته‌ترین سلاح‌ها و هر نوع کمکی که بخواهد.

در حال حاضر فرمانده سنتکام در تل‌آویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی می‌جنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.

کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشته‌اند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد می‌کنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولت‌ها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.

در این کتاب آمده که جمعیت یهودی‌های اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شده‌اند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم می‌کنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعه‌ای که در آن سرزمین اشغالی جمع شده‌اند، بی‌هویت‌اند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیل‌دهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچ‌کدام از عناصر و مؤلفه‌های مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.

اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوسته‌اند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.

دشمنان و رسانه‌های معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت این‌گونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوت‌ها در راستای همدلی خود استفاده می‌کنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیت‌ها را بیشتر کرده است. همه این قومیت‌ها و گروه‌های متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذره‌ای احساس خطر می‌کنند، یک دل و یک زبان کنار هم می‌مانند و برای دفاع از ایران با هم متحد می‌شوند.

عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درون‌زا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برون‌زا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفه‌هایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل می‌شود، ندارد.

درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بین‌المللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.

دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، به‌وضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیب‌پذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمی‌گردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.

ملت‌های مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموخته‌اند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولت‌ها و ملت‌های مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.

مشخصه‌های امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملت‌ها می‌بینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باج‌خواهی، جنایت و نسل‌کشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.

مهم‌ترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور می‌کرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشک‌ها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیک‌های ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور می‌کرد با تکیه بر قدرت‌های امریکا و ناتو، بازدارندگی‌اش تضمین شده است.

وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرت‌های ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایه‌های دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشک‌های پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.

رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمی‌آمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابه‌های ایران، پایگاه‌های نظامی رژیم صهیونیستی را درهم می‌کوبیدند.

با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستاده‌ایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرت‌های غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلی‌ها و مشت‌های محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.

این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شده‌اند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانه‌های متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانه‌های ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موج‌های بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت می‌کند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولت‌های اروپایی، انسان را یاد جنگ‌های صلیبی می‌اندازد.

امریکا و دولت‌های اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینه‌های راهبردی که امریکا و دولت‌های اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی می‌پردازند، مورد قبول ملت‌های غربی نیست. آیا انسان‌هایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملت‌هایشان، مانع سیاست‌های دولت‌های خود در حمایت از نسل‌کشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟

یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانه‌ها از خود به نمایش می‌گذارد، یکی نیست؟

خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانه‌ها می‌سازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش می‌سازد؛ اینکه من بی‌حریفم و حریف ندارم.

در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان می‌دانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس می‌گویند که اسرائیلی‌ها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانک‌ها و در قرارگاه‌ها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمی‌شد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکایی‌ها هم می‌گویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد می‌کند، به منطقه که آمده بود، به نخست‌وزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگه‌اش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند.

بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایت‌های مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار می‌دهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!

دیگر خبرها

  • بمباران شدید شهر رفح توسط اشغالگران رژیم صهیونیستی+ فیلم
  • آتش‌بس یا تقسیم کار واشنگتن و تل‌آویو برای ادامه جنایت‌گری؟
  • توضیح دفتر نتانیاهو درباره بستن شبکه الجزیره
  • ناگفته هایی از عملیات حماس و عملیات وعده صادق: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد
  • حماس از آمریکا تضمین می‌خواهد که اسرائیل به رفح حمله نخواهد کرد
  • نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی: اسرائیل از جنگ غزه پیروز بیرون نخواهد آمد
  • آمریکا: خسارت حمله به رفح فراتر از حد انتظار است/ سازمان جهانی بهداشت: حمام خون به راه می‌افتد
  • بلینکن: توافق آتش‌بس باید برای حماس یک «تصمیم آسان» باشد
  • بلینکن: حمله به رفح خسارتی فراتر از انتظار به همراه دارد
  • تداوم حمله های رژیم صهیونیستی به غزه/ شماری دیگر شهید و زخمی شدند